پلاک تو منزه بودن خاک را تضمین میکند, شهــــــــــــــــیدِ من

***

تقدیم به ساحت مقدس امام عصر "عج الله"

 

 شهدا در هر دو عالم تصرف دارند،

یادمان کنید به نیم نگاهی...

 

 

#‌شهادت میدهم بعد شما تعریف از مردانگی جعل است...

 

وَ زیارت همه جا آخر شَب میچَسبد...

روبه‍‌قِبله‍‌میشوم‌بادیدنِ‌عڪسِ‌حَرَم

ڪربَلایی‌کن‌مَراباجانِ‌مَن‌بازی‌نکن💔

ـــــــــــــــــ❝

روبه‍‌قبله‍‌مینِشینم‌خسته‍‌باحالی‌عَجیب ... !

اَز‌ته‍‌دِݪ‌مینویسم‌

#اَنت‌فیٖ‌قلبیٖ‌حبیب

3دقیقه

در قیامت...! 

سال 1396 سفری به اصفهان داشتیم. آنجا از یک دوست عزیز که یکی از فرماندهان سپاه بود، شنیدم که ماجرای عجیبی برای همکارشان اتفاق افتاده. ایشان میگفت: همکار ما جانباز و از مدافعین حرم است.

او در جریان یک عمل جراحی، برای مدت 3 دقیقه از دنیا می‌رود و سپس با شک ایجاد شده در اتاق عمل، دوباره به زندگی بر می‌گردد. اما در همین زمان کوتاه، چیز هایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است! همکار ما برای چند نفر از رفقای صمیمی، ماجرایش را تعریف کرد، اما خیلی نمی‌خواست ماجرایش پخش شود.

در ضمن، از زمانی که اتفاق افتاده و از آن سوی هستی برگشته، اخلاق و رفتار فوق العاده خوبی پیدا کرده!

مشتاق دیدار این شخص شدم. تلفن تماس این شخص را گرفتم و چندین بار زنگ زدم تا بالاخره گوشی را برداشت. نتیجه چندین بار مصاحبه و چند سفر و دیدار و… کتابی شد که پیش روی شماست.

البته ساعت ها طول کشید تا ایشان را راضی کنیم که اجازه چاپ مطالب را بدهند. در ضمن، شرط ایشان برای چاپ کتاب سه دقیقه در قیامت، عدم ذکر راوی ماجرا بود. در کتاب سه دققه در قیامت سعی بر اختصارگویی بوده است و برخی موارد که راوی راضی به بیانش نبوده را حذف کردیم.

شما این کتاب جذاب و خواندنی را میتوانید از لینک زیر به صورت صوتی و پی دی اف ذریافت نمایید

http://atamalek.ir/Thread-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-3-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D9%BE%DB%8C-%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%81

همچنین جهت ارج نهادن به اوقاتی که در قرارگاه مشغول مطالعه هستید اقدام به اهدای رایگان محصولات فرهنگی و کتاب نمودیم که از لینک زیر میتوانید اطلاعات بیشتر را کسب کنید

http://atamalek.ir/Thread-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9

و من الله توفیق

التماس دعا

دست و پا گیر ترین منتظرت من هستم

بخورد توی سرم ناله ی یاابن الحسنم

آنقَدَر پیش خدا دست تو باز است

        حسین

لب اگر باز ڪنم

هرچہ بخواهم دادی...🖐🏼♥

#حسین ارباب،نگاهی...

از همان آغاز مارا کم تحمل ساختند،

روز خلقت در گِل ما،شوق دیدار تو بود

 

هیچ وقت نتونستم،آقامو  ، سیر زیارت کنم...!

#بی  تو کماکان نفسی هست

      دلی هست

ولی جانی نیست

گر نگاهم نکنی

میروم از دست 

      حسین!

در کربلا ،داش مشتی ها...

رفتن به کمک امام حسین جان علیه السلام و شهید شدند...

مقدس ها استخاره کردند و 

          استخاره شان بد آمد...!

# واقعا راست گفته اند که به پای حسین ماندن مرد میخواهد...

مطلب دردناک بعد شهادت ارباب؛

اسب امام حسین (ذوالجناح)بعد شهادت آقا ؛همینطور که داشت راه میومد میگفت :

الظلیمه

الظلیمه

ظلم کردن،ظلم کردند...

بعد اینقدررررر سرش رو به زمین کوبید تا از دنیا رفت...

حسین رفت!ادامه ی راهش با زینب و زینبی ها..‌.

نقش کردم عشق من

       حسین

          به سر انگشت دستان خسته ام...

 

 

 

 

السلام علیک یا ذبیح العطشان

السلام علی الشیب الخضیب

 

 

حسین جان...آقاترین آقای دنیا؛زیباترین آقای دنیاااااااااا

سایه ی سَرَم حسینم

بده پَر تا بپرم...

بزار منم بیام حرم ٬دورت بگردم

 

#حسینم کربلایی شد...

امیرم!

 برات بمیرم...

حُرَّم کن و حرم بمیران  در غمت!

# انااُحبک بروحی والروٌح لا تتوقف ابدا و لا تنسی

شب را خبری نیست ٬مگر آه دل ما

 تا کی زِ فراقش به خفا ٬زااااااار بگرییم...

 

دنیای بی حسین

 نفس گیر و مبهم است...

 

 

ماخانه بدوشیم٬غم سیلاب نداریم

ماجزء پسر فاطمه ارباب نداریم 

 

*** 

 

مکن ای صبح طلوع...

#فردا رو سعی کنیم تا جایی که ممکنه٬آب نخوریم

#صدقه برای قلب نازنین آقا امام زمان فراموش نشه

#از عاشورا تا اربعین چله(زیارت  عاشورا +دعای عظم البلاء)

#

ام البنین

یعنی 

مادر ِ چهار فرزند پسر باشی  و بپرسی 

حسین

              کجاست؟!

#ای اهل حرم ؛میرو علمدار نیاااااامد...

یاکاشف الکرب عن وجهِ الحسین٬اکشف کَربی بحق اخیک الحسین(۱۳۳)

کَس ندیدم که در این شهر گرفتار تو نیست؛مگر ان کس که به شب اید و غافل برود‌...

شهید حاج احمد کاظمی داشت با انگشتش چیزی روی زمین می‌نوشت ...

رفتند جلو .... دیدند، چندین متر بارها نوشته حسین   

طوری که انگشتش زخم شده .....

ازش پرسیدن: حاجی داری چیکار می‌کنی؟

گفت :

چون میسر نیست من را کام او💔

عشق بازی می‌کنم با نام او ......❤️

شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات

با سر لنگشت دو تا دست بیا حلقه بساز

تازه این میشود اندازه ی دور کمرش...

تنگ تر کن حلقه ی دستان خودت را٬ حالا....

این شود گردن او

وای چه آمد به سرش...!

خدایا بحق گریه های شبانه ی خانم رباب ؛

بحق گریه های علی اصغر جونی؛

همه ی مریض کوچولو  هارو شفا بده و دست لطف و مهربانی سرباز شش ماهه مون رو رو سر همه ی ما بکِش...

به اندازه ی توانتون٬هر  چقدر که میتونید ؛۱٬۲٬۳تا....به نیت ؛علی اصغر ِ  خانم رباب ٬  شیر پاکتی کوچیک بگیرید پخش کنید...